كي ميگه دهه شصتي ها نسل سوخته اند؟

كي ميگه دهه شصتي ها نسل سوخته اند؟

 ما كه تو خونه هاى بزرگ با حياط و باغچه و طاقچه زندگى كرديم ….
خوابيدن توى پشه بند …
آب تنى توى حوض داشتيم .
كيك تولدامون خيلى بزرگ بود …
هر كى كادو ميداد از صميم قلبش بود ، كسى واسه كادو دادن ما رو قيمت گذارى نميكرد.
حتي خونه ي نوه خاله عمه بابامون هم ميرفتيم ميديديم،
نه حالا كه خواهر برادر هم به زور همو ميبينن.
عيد واسمون شور و هيجان داشت.
عيدى ميگرفتيم…
كم يا زياد همين كه دلمون خوش ميشد كافى بود.
چقدر مسافرتهاى فاميلى ميرفتيم …
حالا هركى هر جا ميره ميترسه كسى بفهمه!
همه چي عالي..‌.
همه چي باحال….
هممون عين هم بوديم…. عين گروه سرود…. لباساي شكل هم…. خونه هاي عين هم…..
عمه
خاله
دايي
عمو
مامان بزرگا و بابا بزرگا كه جزء خونواده بودن
اگه مي خواستيم جايي بريم گروهي ميرفتيم
اگه قرار بود كاري كنيم دست جمعي ميكرديم….
كي ميگه ما نسل سوخته ايم….!!!
نه موبايلي…
نه تبلتي…
نه لپ تاپي….
نه اينترنت و فضاي مجازي….
همه چي واقعي بود…
دنياي ما واقعي واقعي بود…. باهمه خوبي و بديش…. همه چي راست راستكي بود…
تلفن كه نبود اونوقتا. ميرفتيم خونه همديگه ميديديم نيستن…. بعد ميفهميديم اونام اومدن خونه ما… پشت در ما…. كلي ذوق ميكرديم و‌ميگفتيم: واااااي دل به دل راه داره…..
خلاصه كه نسل سوخته خودتونين بابا….. ما عين عسل زندگي كرديم… بچگي كرديم…. حاااااال كرديم….
تقديم به تمام كودكان زنده دل ديروز دهه ۴۰ ۵۰ ۶٠


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد